ذهن‌آگاهی به زبان ساده

تنها لحظه‌ای که وجود دارد همین لحظه است

ستاره‌ی فیلم زندگی خود بودن را رها کنید

این مقاله مربوط به رها کردن خواسته‌هاییه که خوشحالیمون رو مشروط به برآورده شدنشون می‌دونیم.

http://dharmawisdom.org/teachings/articles/practicing-self-restraint

قسمت مربوط به ستاره‌ی فیلم زندگی خود بودن رو ترجمه کردم:

ستاره‌ی فیلم زندگی خود بودن را رها کنید. بسیاری از آدمها بدون اینکه بهش دقت کنند هر تجربه رو اتفاقی می‌بینند که برای اونها میفته. مثلاً وقتی تو ترافیک گیر می‌کنند با خودشون فکر می‌کنند همه‌ی ماشینها برای اونها ترافیک ایجاد کردند. این دیدگاه باعث میشه خیلی از چیزهایی که در واقع شخصی نیستند رو شخصی ببینیم. باعث میشه چیزهای خیلی کوچیک رو بزرگ و مهم ببینیم و بعدا متوجه بشیم اونقدر هم مهم نبوده. باعث میشه تو خیلی از لحظات زندگی که ذاتا می‌تونست آروم باشه تنش احساس کنیم.

این فیلم شماست و شما تو فیلم حضور دارید و مهمه که نقشتون رو انجام بدین. میخواین حتما به بهترین نحو که می‌تونید این نقش رو انجام بدین. ولی مرکز فیلم شما نیستید، بلکه نقش شما تو یه پانارومای بزرگی از خانواده، کشور، فرهنگ، زمان و شرایط شکل می‌گیره. ما از قبل نمی‌دونیم که تو چه شرایطی چه نقشی خواهیم داشت. به همین خاطر مهمه که ارزش‌هامون رو تو زندگی بدونیم و به بهترین نحوی که می‌تونیم طبق اونا زندگی کنیم.

وقتی متوجه میشید که احساس ستاره‌ی فیلم بودن تو شما وجود داره، هر چند گاهی خیلی خودتون رو کوچیک بشمرید، دید جدیدی پیدا می‌کنید. می‌فهمید که بخش زیادی از اضطراب شما نسبت به اینکه چه اتفاقی ممکنه بیفته، فشاریه که خودتون به خودتون وارد می‌کنید و به این دلیله که هویت خودتون رو با نقطه نظری که شما یه رویداد رو تجربه می‌کنید یکی می‌کنید، مثل دیدی که به ترافیک دارید. شما به طور اشتباه باور دارید که شما به طریقی موظف هستید کاری کنید که همه چیز درست بشه.

رخدادهای زندگی هیچ نقطه‌ی مرکزی نداره، یا به عبارت دیگه هر نقطه‌ای به طور مساوی مرکزه. با این طرز نگاه هیچ ستاره‌ای وجود نداره، هیچکس، حتی شما، لازم نیست تمام فشار این رو تحمل کنه که به عملکرد یک ستاره برسه.

خود رویداد زندگی، قلب و مرکز هر لحظه است. شما فقط باید طبق ارزشهای اساسی‌تون پاسخ مناسب بدین.

هر لخظه‌ی زندگی واقعا وزن چندانی نداره، هر چقدر هم سنگین احساسش کنیم. اون سنگینی از خطا و توهم ما میاد، که باعث میشه یا سعی کنیم اون لحظه رو نگه داریم اگه خوشاینده، یا از خودمون دورش کنیم اگر ناخوشاینده. برخلاف ظاهر امر، ما از همدیگه جدا نیستیم. هر لحظه از تجربه‌ی ما از شرایط به هم پیوسته درست شده که کاملا وابسته به همدیگر هستند برای هر رخدادن لحظه .

وقتی تمرین می‌کنیم ستاره بودن رو رها کنیم، یه حس وسعت تو زندگیمون شکل میگیره. حتا ممکنه آرامش رو تجربه کنید چون اغوا شدن توسط تمایل ذهن به واکنش نشون دادن رو متوقف کرده‌اید. اولین قدم برای این تمرین اینه که ببینیم تمایلمون برای ستاره بودن ما رو مضطرب می‌کنه و نه خوشحال. و متوجه بشیم که این تمرین ارزش سختی و تلاش رو داره.