ذهن‌آگاهی به زبان ساده

تنها لحظه‌ای که وجود دارد همین لحظه است

حضور در لحظه

وقتی کلمه‌ی ذهن‌آگاهی رو می‌شنوید اولین چیزی که به ذهنتون میرسه چیه؟ تو ذهنمون از چه چیزی می‌خوایم آگاه باشیم؟

اولین و پایه‌ای‌ترین اصل ذهن‌آگاهی، حضور در لحظه‌ی حال هست. ذهنمون رو به جای مشغول کردن با غصه‌ی دیروز و نقشه‌ی فردا‌، از هر آنچه در این لحظه اتفاق میفته و تجربه‌ای که داریم، آگاه می‌کنیم.

خیلی از ما، بیشتر اوقات، اتفاقی که تو لحظه‌ی حال برامون میفته رو نادیده می‌گیریم چون داریم به کاری که بعداً باید انجام بدیم فکر می‌کنیم. انگار مشغول رانندگی هستیم و بدون توجه به مناظر مسیر، فقط به مقصد فکر می‌کنیم.

قدم اول برای حضور در لحظه چیه؟

فرض کنید کاملا غرق دیدن یه فیلم اکشن تو سینما هستید و زمان و مکان واقعی‌تون رو یادتون رفته. حالا تصور کنید یک دفعه فیلم متوقف بشه، بعد از اینکه احتمالاً زیر لب غری می‌زنید،‌ تازه دوروبرتون رو نگاه می‌کنید، متوجه صندلی‌ای که روش نشستید میشید و آدمای اطرافتون رو می‌بینید، ممکنه دستاتون رو ببینید که از شدت هیجان ناخودآگاه مشت کردید، و متوجه بشین چه احساس و فکری دارید. یادگیری این توقف و مکث، قدم اول برای حضور در لحظه برای ذهن‌آگاه بودنه. هر دفعه که متوجه میشیم از تجربه‌مون تو لحظه‌ی حال دور شدیم، اول از هر کار دیگه‌ای مکث می‌کنیم.

بعد از مکث، حس‌های موجود تو ذهن و بدنمون رو می‌بینیم. معمولا وقتی ذهنمون درگیر چیزی جز تجربه‌مون تو لحظه‌ی حاله، بدنمون ناخودآگاه دچار تنش میشه. قدم بعدی اینه که تنش موجود تو بدنمون رو رها کنیم. رها کردن تنش‌های فیزیکی یک کار اضافی‌ای که باید انجام بدیم نیست. وقتی به اون تنش توجه می‌کنیم و نفسمون رو تو اون نقطه از بدن احساس می‌کنیم، کم کم حس فیزیکی غالب بدن تغییر شکل میده. وقتی بدنمون ریلکس و آروم شد،‌ ذهنمون هم ازش تبعیت می‌کنه.

وقتی سرعتمون رو تو زندگی کم می‌کنیم و حواس درونی و بیرونی‌مون رو بیدار می‌کنیم، تجربیاتمون رو واضح‌تر می‌بینیم و خیلی از اتفاقات روزمره که همیشه بی‌اعتنا از کنارشون رد می‌شدیم، برامون تازگی و شگفتی پیدا می‌کنند. با آگاهی بیشتر از تجربیات درونی‌مون نسبت به تجربیات دیگران هم آگاه‌تر خواهیم بود و ارتباطاتمون رو با همدلی بیشتری برقرار خواهیم کرد. وقتی شرایط کنونی‌مون رو با وضوح بیشتری می‌بینیم و به یاد میاریم تو زندگی چی برامون واقعا مهمه، به جای اینکه از رو عادتهای قدیمی واکنش نشون بدیم، پاسخمون رو با آگاهی انتخاب می‌کنیم.

نکته‌ای که خیلی مهمه و باعث میشه تمرین مدیتیشن برای بعضی‌ها مفید باشه و برای برخی خسته‌کننده، نوع برخورد آدما با تجربه‌شون از لحظه‌ی حاله. خیلی از ما سخت‌گیرترین منتقد خودمون هستیم و همیشه تلاشمون رو ناکافی و نتیجه‌ی کارمون رو بی‌ارزش می‌بینیم. کسانی که از فواید مدیتیشن بهره‌مند میشن، با هر تجربه‌یی که در لحظه دارند دوستانه و با صبوری و مهربونی برخورد می‌کنند. به جای اینکه مدیتیشن رو یه پروژه ببینند و همیشه از نتیجه‌ی تلاششون ناراضی باشند، با علاقه و مهربانی به احساسات مختلف و تجربیات متفاوتی که ضمن مدیتیشن دارند توجه می‌کنند و از تلاششون برای داشتن ارتباط سالمتر با خودشون و اطرافیانشون قدردانی می‌کنند.